به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: اگرچه هنرمندان ما تا امروز آثار زیادی با موضوع شهدای انقلاب، دفاع مقدس و مدافعان حرم تولید کردهاند، اما اگر بخواهیم واقعبینانه به این موضوع بنگریم این تولیدات آنچنانکه شایسته است نتوانسته در عرصه جهانی به توفیقات چندانی دست یابد. از این گذشته، هنوز درباره بسیاری از این قهرمانان ملی هیچ اثری تولید نشده است.
رهبر معظم انقلاب، روز چهارم تیرماه در دیدار خانواده شهدا، در توصیهای اصحاب رسانه و هنرمندان همه رشتهها را به ترویج هنرمندانه و جذاب یاد و خاطرات شهیدان فراخواندند و فرمودند: «در سالهای اخیر کارهای خوب درزمینه انتشار کتاب، فیلم و برخی محصولات هنری دیگر انجامشده، اما نسبت به کارهای بزرگی که باید بشود، کم است» برای تحلیل و بررسی ضعفهایی که به آن اشاره شد با منصور انوری، نویسنده رمان «جاده جنگ» و «از عشقاباد تا عشقآباد» که برگزیده چهارمین جایزه ادبی جلال آل احمد و نیز، چهره سال هنر انقلاب اسلامی در خراسان رضوی در سال ۱۴۰۱ بوده و همچنین، مریم قربان زاده، نویسنده کتابهای «شهربانو»، «روضه ابوالفضل»، «ورودی ۶۲»، «بچه رضا شهر» و «خاتون و قوماندان» (که بهتازگی به تقریظ مقام معظم رهبری مزین شد) گفتگو کردهایم.
منصور انوری، نویسنده رمان دوازدهجلدی «جاده جنگ» گفت: دفاع از خاک ایران و دلاورمردیهای قهرمانان این سرزمین، سابقهای طولانی در تاریخ کشورمان دارد. برای نوشتن این بخش از تاریخ، میتوان سطر به سطر وقایع را خواند و از آنها نوشت. زمانی که کتاب جاده جنگ را (که به وقایع جنگ جهانی اول به بعد در ایران میپردازد) شروع کردم هر چه پیش رفتم به این واقعیت بیشتر پی بردم که در این موضوع حرفهای نگفته زیادی داریم. بنده پس از نوشتن یازده جلد از کتاب جاده جنگ، تازه به وقایع سال ۱۳۴۳ رسیدهام و برای روایت وقایع مختلف تا پایان دفاع مقدس، باید ۲۶ جلد کتاب بنویسم. امروز بعضی از خانواده شهدا گلایهمندند که چرا درباره شهیدشان هیچ مطلبی تهیه نشده است و حق هم دارند. این عرصه، دریایی به وسعت بینهایت است.
این نویسنده افزود: بسیاری از ما از تأثیرگذاری رسانهها بر تقویت ادبیات غافلیم. با قاطعیت میگویم رسانهها از هر مسئول و مدیری مؤثرترند. اگر بخواهم درباره تأثیرگذاری رسانه در ادامه روند نویسندگی خودم مثالی بزنم باید به سالها پیش برگردم. نوجوان که بودم اولین داستانم در روزنامه خراسان منتشر شد و همین موضوع باعث شد به ادامه مسیر نویسندگی با اشتیاقی غیرقابل وصف ادامه دهم. در حقیقت، حمایت و مطالبه گری رسانهها شعله نوشتن را در دل نویسندگان روشن نگه میدارد.
انوری اظهار کرد: یکی از راههایی که میتواند به خلق آثار فاخر درباره شهدا بینجامد ورود جمعی نویسندگان توانمند و صاحب سبک به این حوزه است. بسنده کردن به خاطرهنویسیهای ضعیف تنها به تولید آثار ضعیف منجر میشود.
این نویسنده سرشناس گفت: ما در داستان و رمان بیشتر واردکننده آثار بودهایم. برای جهانیشدن باید جهانی بیندیشیم. بیتردید باید به حوزه ترجمه آثار فاخر ادبیات پایداری توجه ویژهای شود.
مریم قربان زاده نیز با اشاره به لزوم توجه بیشتر به شهدای کمتر شناختهشده گفت: از آغاز شکلگیری انقلاب اسلامی تا امروز شهیدان زیادی وجود دارند که هیچ مطلبی درباره آنها نوشتهنشده؛ حتی درباره بسیاری از شهدای ۲۲ بهمن در ابتدای انقلاب و زندگی آنها دستمان خالی است. چرا برخی از ما اصرار داریم برخی شهدا را از یاد ببریم؟ از قیام مردم جنوب علیه استعمارگران، فقط قهرمانان بزرگ آن دوران را میشناسیم درحالیکه مردم عادی زیادی در این حماسهآفرینی حضور داشتهاند و تعداد شهدای این رویداد تاریخی کم نیست؛ البته پس از انقلاب، شاهد تولید آثاری درباره شهدای دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و... هستیم و از نظر کمی، شرایط بهتر است.
وی خاطرنشان کرد: گاهی ما بهعنوان یک نویسنده بهجای این که به سراغ شهیدی برویم که در روستا یا شهر محل زندگیمان میزیسته، ترجیح میدهیم داستان یک سردار شهید شناختهشده پایتختنشین را بنویسیم. بیگمان روایت این داستانها از جذابیت دور میشود، زیرا یک نویسنده که دور از تهران زندگی میکند با زیستبوم محل زندگی شهیدی که در تهران زیسته و رشد یافته آشنایی چندانی ندارد؛ درنتیجه با این روند نمیتوانیم اثری فاخر و باورپذیر خلق کنیم.
نویسنده کتاب «ورودی ۶۲» در ادامه با انتقاد از آشنایی اندک برخی نویسندگان حوزه ادبیات پایداری با ادبیات ایران و جهان افزود: تعداد زیادی از ما نویسندگان، ادبیات شناس نیستیم بلکه تنظیمکننده و تدوینکننده خاطرات شهدا هستیم. مدتی است شأن نام نویسنده پایین آمده و افراد زیادی بدون مطالعه آثار برتر ایران و جهان و همچنین بدون گذراندن آموزشهای لازم به سراغ نوشتن درباره شهدا میروند و همین موضوع باعث پایین آمدن کیفیت بسیاری از آثار شده است.
قربان زاده گفت: یکی از مهمترین دلایل جهانیشدن برخی از آثار ادبیات کهن ما و تدریس این آثار در دانشگاهها چیزی جز غنای بالای این آثار نیست؛ اما بسیاری از ما نویسندگان حوزه ادبیات پایداری بهسادگی از کنار این موضوع عبور میکنیم. هم اکنون نویسندههایی داریم که فقط دوست دارند کتاب چاپ کنند. البته تعداد زیادی از مسئولان این حوزه هم کاملاً در خواب غفلت هستند و به فکر کمک به نویسنده و ادبیات نیستند.
نویسنده کتاب «دریادل» تصریح کرد: برخی از ما نویسندگان، فقط به دلیل ارادت به شهدا و انقلاب، وارد حوزه نویسندگی شدهایم. به همین دلیل آثار تولیدشده ما همه شبیه به هم شده و بیشتر این کتابها روایتی است از دوران کودکی، نوجوانی و لحظه شهادت شهدا. همین تکراری نویسیها باعث خستگی و دلزدگی مخاطب میشود و این جاست که نویسنده از مقام نویسندگی به مقلد و گزارش نویس تبدیل میشود. طبیعی است که با این سبک از نویسندگی، ادبیات پایداری ما جهانی نمیشود و این نوع نوشتهها فقط ظاهر ادبیات پایداری را فربه میکند.
وی گفت: از همه مشکلات که بگذریم درواقع برخی از ما نویسندهها بزرگترین مشکل ادبیات پایداری هستیم، زیرا تخصصمان بسیار کمتر از تعهد ماست. بسیاری ازما کتابخوان نیستیم و در یک قالب ثابت، توقف کردهایم. پرکاری برخی نویسندگان، دومین عامل ضربه زننده به این حوزه است.
نویسنده کتاب «خاتون و قوماندان» خاطرنشان کرد: باید باهدف تولید آثار فاخر برای شهدا کمر همت ببندیم نه این که با ضعیف نوشتن درباره شهدا کاری کنیم که سوژه داستان که همانا شهیدان هستند دوباره شهید شوند.